نذار چپ کنم...
سلام خدای بزرگ ...
من صاحب همون آینه قدیمی ام !
میدونم شاید نشناختیم ؛
میدونم ؛
اما ...
به دستات نیاز دارم ؛
میشه زنگارای دلمو بسابی!
لطفا ...!!!
من تنهایی از پسش بر نمیام !
منتظرتم خدای عزیز ...
میترسم تو اتوبان زمان ،
چشمام کم سو بشه ؛
و تو رو نبینم !
میدونی که تو این جاده زندگی ،
توقف ممنوعه !!!
زود بیا...
خیلی زود !!!
ترمز بریدم!
نذار چپ کنم...

+ نوشته شده در پنجشنبه ۱۳۹۲/۰۸/۱۶ ساعت 12:3 توسط خبرنگار
|
بارالها