بعضی ها را

بعضی ها را 
بدرقه کنید حتی اگر لایق بدرقه نباشند..
بدون کنار زدن پنجره..بدون سربرگرداندن به عقب..
بعضی ها را
بدرقه کنید و بگذارید به قلب هایی بروند در اندازه ی خودشان...
حتی اگر مطمئن باشید روزی با چشمانی وحشت زده و بی پناه بر خواهند گشت...
زخم های خاطراتشان را ببندید...بودن های ناروایشان را بشویید..
غرور و دروغ و قضاوتشان را در چمدانشان بگذارید و بگذارید به هر کجا که باید بروند،بروند...
بگذارید در گذشته به جایی که به آن تعلق دارند آرام بگیرند...
برایشان گریه کنید...سوگواری کنید..وبدانید
این از دست دادنی ضروری ست برای به دست آوردنی گران بها...

سجاده ام کجاست؟

سجاده ام کجاست؟

می خواهم از همیشه ی این اضطراب برخیزم

این دل گرفتگی مداوم شاید،

تأثیر سایه ی من است،

که این سان گستاخ و سنگوار

بین خدا و دلم ایستاده ام

سجاده ام کجاست؟

خداوندا..

خداوندا..

من از احساس بيهوده بودن ؛ من از چون حباب آب بودن


من از ماندن چون مرداب مي ترسم


خداوندا...

من از مرگ محبت من از اعدام احساس به دست دوستان دور يا نزديک مي ترسم


خداوندا..

من از ماندن مي ترسم خداوندا من از رفتن مي ترسم..


خداوندا...

من از خود نيز مي ترسم ...

تنور دلت گرم

تکیه کلامش بود
فرق نمیکرد
موقع سلام یا خداحافظی میگفت
"تنور دلت گرم..."
معنی این جمله را بعدها فهمیدم....
هر جا که از دلم مایه گذاشتم و اتفاق خوبی افتاد
یاد حرفش افتادم!
انگار تنور دلت که گرم باشد
نان مهربانی ات را میخوری...

اندر فواید توکل

آنچه خود تصميم گرفته ايي،با توكل برخدا انجام ده،

خدا آنان را كه بر او اعتماد مي كنند،دوست دارد و همه را ياري ميكند.

 

"سوره ي آل عمران،آيه ي 159"