شما یادتون می یاد؟
شما یاد تون میاد ؟ چند روز مونده بود به عید پیک بهاری می گرفتیم خوشحال
می اومدیم خونه و نصف بیشترش رو همون شب اول پر می کردیم!
شما یادتون می یاد ؟ علاوه بر پیک بهاری معلم یک عالمه مشق هم می گفت یک دفتر نو برمی داشتیم و شروع می کردیم به نوشتن! اولش که دفتر رو گل منگلی
می کردیم ، همه صفحات رو با مداد قرمز خط کشی می کردیم ، برچسب
می چسبوندیم، علامت سوالها و نقطه ها رو با قرمز می ذاشتیم ، بعدش چند روز که
می گذشت دیگه از شوق می افتادیم!
شما یادتون می یاد؟ برای خرید ماهی قرمز که می رفتیم بیرون مامانمون به تعداد همه مون ماهی می خرید که دعوا نکنیم بعدش ماهی خوشکله مال دخترا بود!
شما یادتون می یاد ؟ برنامه های تلویزیونی عید «کلاه قرمزی» و «پسرخاله»
شما یاد تون می یاد ؟عیدی می گرفتیم هی با خواهر و برادرامون می شمردیم ببینیم کی بیشتر عیدی گرفته اونی که بیشتر گرفته بود هی پزش رو می داد.
شما یادتون می یاد؟ مامانا هی می گفتن پولهای عیدی رو بده برات جمع کنم بعدش دل کندن از عیدی ها چقدر سخت بود!
شما یاد تون می یاد؟ روز اول عید، صبح بیدار می شدیم اولین کاری که می کردیم لباسای نو مون رو می پوشیدیم می رفتیم سر کوچه می ایستادیم تا دوستامون هم یکی یکی بیان بیرون!
شما یادتون می یاد؟ خونه فامیل که
می رفتیم تو راه یک ریز مامانمون سفارش می کرد موقع تعارف کردن شیرینی فقط یکی برداری!
شما یادتون می یاد؟ عید دیدنی
می رفتیم روستا زنجبیلی های تیز
می آوردند که نمی تونستیم بخوریم !
شما یادتون می یاد؟ سیزده به در چقدر زود تموم می شد روز بعدش که می خواستیم بریم مدرسه تازه می نشستیم پای دفتر مشق اما تموم نمی شد و تو مدرسه می گفتیم: خانوم یادمون رفته دفترمون رو بیاریم !
شما یادتون می یاد ؟ موضوع انشا بعد از عید این بود که« تعطیلات را چگونه گذراندید؟» و ما چه حرف ها که برای گفتن داشتیم!
• برزجی


بارالها